چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
مهدی فقیه: سینما هنوز به اربعین نرسیده است

حوزه/ مهدی فقیه بازیگر سینما و تلویزیون گفت: راهپیمایی اربعین با آن حجم از احساسات ناب، ایثارگری‌های بینظیر و صحنه‌های تأثیرگذار، یک گنجینه تمام‌عیار برای سینماگران است که متأسفانه تاکنون آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است.

خبرگزاری حوزه در گفت‌وگویی با مهدی فقیه، بازیگر نام‌آشنای سینما و تلویزیون، به بررسی ظرفیت‌های دراماتیک «راهپیمایی اربعین» پرداخته است.

این گفت‌وگو که با نگاهی هنرمندانه به بزرگ‌ترین گردهمایی مذهبی جهان انجام شده، تلاش دارد تا زوایای پنهان این رویداد عظیم را از منظر یک چهره‌ی فرهنگی و هنری واکاوی کند.

فقیه که خود تجربه‌ حضور در این سفر معنوی را دارد، در این مصاحبه به تحلیل «عناصر نمایشی و روایی» راهپیمایی اربعین می‌پردازد. از نگاه او، این رویداد تنها یک حرکت مذهبی نیست، بلکه گنجینه‌ای از داستان‌های انسانی، تضادهای عاطفی و صحنه‌های حماسی است که می‌تواند الهام‌بخش خلق آثار هنری ماندگار باشد.

در بخشی از این گفت‌وگو، فقیه به نقش میزبانان عراقی و تأثیر آن‌ها در خلق فضایی سرشار از همدلی و وحدت اشاره می‌کند. او معتقد است که خدمات بی‌منت و ایثارگرانه‌ی این میزبانان، خود به‌تنهایی می‌تواند موضوع فیلم‌ها و سریال‌های تأثیرگذار باشد.

همچنین، این بازیگر سینما به حضور کودکان، سالخوردگان و افراد با نیازهای ویژه در مسیر پیاده‌روی اربعین پرداخته و از این منظر، **ابعاد دراماتیک و انسانی این رویداد را برجسته می‌سازد. به گفته‌ی او، هر کدام از این شخصیت‌ها می‌توانند پروتاگونیست‌های داستان‌هایی عمیق و تأثیرگذار باشند.

در ادامه‌ این گفت‌وگوی خواندنی، مهدی فقیه از ظرفیت‌های سینمایی و نمایشی راهپیمایی اربعین می‌گوید و پیشنهادهایی برای تبدیل این رویداد به آثار هنری فاخر ارائه می‌دهد. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.

راهپیمایی اربعین چه ظرفیت‌های دراماتیک منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر آیین‌های مذهبی متمایز می‌کند؟

راهپیمایی اربعین از نظر دراماتیک دارای چندین ویژگی بی‌نظیر است که آن را به یک رویداد استثنایی تبدیل کرده است.

نخست، بعد سفر و پیمایش مسیری طولانی (حدود ۸۰ کیلومتر) بین نجف تا کربلا خود به‌تنهایی دارای بار دراماتیک شدیدی است. این مسیر پر از چالش‌های فیزیکی و روحی است که هر زائر با آن مواجه می‌شود.

دوم، حضور میلیونی مردم از فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف که همگی با یک هدف مشترک گرد هم آمده‌اند، صحنه‌های خارق‌العاده‌ای از وحدت و همدلی خلق می‌کند.

سوم، تقابل عواطف گوناگون از شور و اشتیاق تا غم و اندوه در طول مسیر، فضایی پرکشش و تأثیرگذار ایجاد می‌کند.

چهارم، آیین‌ها و مراسم خاصی که در طول مسیر برگزار می‌شود، از جمله نوحه‌خوانی‌های دسته‌جمعی، سینه‌زنی‌ها و تعزیه‌های خودجوش، همگی دارای قابلیت‌های نمایشی فوق‌العاده‌ای هستند.

این ویژگی‌ها در کنار هم، راهپیمایی اربعین را به یک رویداد منحصر به فرد با ظرفیت‌های دراماتیک بی‌نظیر تبدیل کرده است.

عوامل وحدت‌بخش در راهپیمایی اربعین کدامند و چگونه این آیین توانسته است پیروان مذاهب مختلف را گرد هم آورد؟

راهپیمایی اربعین به عنوان یک پدیده اجتماعی-مذهبی، دارای چندین عامل کلیدی وحدت‌بخش است که توانسته است میلیون‌ها نفر از سراسر جهان با گرایش‌های مذهبی مختلف را گرد هم آورد.

مهم‌ترین این عوامل، شخصیت امام حسین(ع) به عنوان نماد جهانی مبارزه با ظلم و ستم است.

این چهره فرامذهبی و فراقومی، توانسته است به عنوان محوری مشترک برای همه شرکت‌کنندگان عمل کند.

عامل دوم، سنت مهمان‌نوازی مردم عراق است که با ارائه خدمات رایگان به زائران، حس برادری و همبستگی را تقویت می‌کند.

سومین عامل، اشتراک در آیین‌های عزاداری است که به عنوان زبانی مشترک بین همه زائران عمل می‌کند. جالب اینجاست که حتی غیرمسلمانان نیز تحت تأثیر این فضای معنوی قرار گرفته و در این رویداد مشارکت می‌کنند.

چهارمین عامل، غلبه روحیه تعاون و همیاری بر هرگونه تفاوت قومی یا مذهبی است. در طول مسیر، شاهد نمونه‌های بی‌شماری از کمک‌رسانی بی‌چشمداشت زائران به یکدیگر هستیم که خود عاملی قوی برای ایجاد وحدت است.

داستان‌های شخصی زائران در راهپیمایی اربعین چگونه می‌تواند به عنوان ماده اولیه برای تولید آثار نمایشی و سینمایی مورد استفاده قرار گیرد؟

هر زائر اربعین، داستان منحصر به فردی با خود حمل می‌کند که می‌تواند اساس آثار هنری عمیق و تأثیرگذاری قرار گیرد.

این داستان‌ها معمولاً در چند دسته کلی قابل تقسیم‌بندی هستند:

نخست، داستان‌های امید و معجزه، مانند افرادی که برای شفای بیماری‌های لاعلاج خود به این سفر آمده‌اند.

دوم، داستان‌های توبه و تحول درونی، مانند مجرمانی که راه خود را تغییر داده‌اند.

سوم، داستان‌های ایثار و از خودگذشتگی، مانند والدینی که کودکان بیمار خود را در این مسیر همراهی می‌کنند.

چهارم، داستان‌های عشق و وفاداری، مانند زوج‌های سالخوردهای که پس از دهه‌ها زندگی مشترک، این سفر را با هم انجام می‌دهند.

پنجم، داستان‌های مقاومت و پایداری، مانند معلولانی که با وجود محدودیت‌های جسمی این مسیر را طی می‌کنند.

هر یک از این داستان‌ها قابلیت تبدیل شدن به فیلم‌نامه‌های مستند یا داستانی عمیق را دارند. به ویژه که این روایت‌ها در بستر پرتنش و پرچالش راهپیمایی اربعین اتفاق می‌افتند که خود بر شدت دراماتیک آنها می‌افزاید.

یک فیلم‌ساز می‌تواند با تمرکز بر سفر یک زائر خاص، هم جنبه‌های فردی و هم جمعی این رویداد عظیم را به تصویر بکشد.

حضور میلیونی مردم از ملیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف در راهپیمایی اربعین چه فرصت‌هایی برای نمایش همبستگی جهانی شیعیان ایجاد کرده است؟

حضور چند میلیونی زائران از بیش از ۸۰ کشور جهان در راهپیمایی اربعین، تصویری بی‌سابقه از همبستگی جهانی شیعیان ارائه می‌دهد.

این رویداد به چندین روش مهم، وحدت اسلامی را به نمایش می‌گذارد:

نخست، از نظر جغرافیایی، شاهد حضور گسترده شیعیان از تمام قاره‌های جهان هستیم که نشان‌دهنده جهانی بودن این حرکت است.

دوم، از نظر فرهنگی، تنوع پوشش‌ها، زبان‌ها و آداب و رسوم شرکت‌کنندگان، همزیستی مسالمت‌آمیز فرهنگ‌های مختلف را در زیر چتر عشق به اهل بیت(ع) نشان می‌دهد.

سوم، از نظر سیاسی، این رویداد ثابت می‌کند که شیعیان علیرغم اختلاف‌نظرهای سیاسی دولت‌های متبوع خود، می‌توانند حول محورهای مشترک گرد هم آیند.

چهارم، از نظر اجتماعی، تعاملات انسانی عمیقی که در طول مسیر بین زائران شکل می‌گیرد، الگویی عملی از امت واحده اسلامی ارائه می‌دهد.

پنجم، این رویداد فرصتی استثنایی برای معرفی چهره واقعی شیعه به جهانیان فراهم می‌کند، چهره‌ای که بر محبت، وحدت و صلح استوار است نه خشونت و تفرقه‌ای که رسانه‌های غربی تصویر می‌کنند. این نمایش عظیم همبستگی، می‌تواند الهام‌بخش حرکت‌های وحدت‌بخش دیگر در جهان اسلام باشد.

چگونه می‌توان تضادها و تقابل‌های عاطفی در مسیر پیاده‌روی اربعین را به عنصری دراماتیک در روایت‌های هنری تبدیل کرد؟

مسیر پیاده‌روی اربعین سرشار از تضادها و تقابل‌های عاطفی عمیق است که هر کدام می‌تواند به عنصری دراماتیک در روایت‌های هنری تبدیل شود.

نخست، تقابل بین رنج جسمی و نشاط روحی: زائران با وجود خستگی مفرط و دردهای جسمانی، چهره‌هایی شاد و پرانرژی دارند که این تناقض ظاهری می‌تواند موضوع جذابی برای پرداخت هنری باشد.

دوم، تقابل بین فردیت و جمعیت: در میان انبوه میلیونی زائران، هر فرد داستان شخصی خود را دارد که می‌تواند در قالب روایت‌های موازی به تصویر کشیده شود.

سوم، تقابل بین سکوت و صدا: گاه سکوت معنوی عمیقی بر مسیر حاکم است و گاه فریادهای جمعی ناشی از شور حسینی، که این نوسان صوتی خود دارای بار دراماتیک است.

چهارم، تقابل بین مرگ و زندگی: در حالی که موضوع اصلی، شهادت امام حسین(ع) است، اما انرژی حیاتی و سرزندگی حاضرین صحنه‌های پرتنشی خلق می‌کند.

پنجم، تقابل بین تاریکی و نور: شب‌زنده‌داری‌ها با چراغ‌ها و مشعل‌های فراوان در مقابل تاریکی صحرا، تصاویر بصری قدرتمندی می‌سازد. یک هنرمند می‌تواند با مهارت از این تقابل‌ها استفاده کند و روایت‌هایی عمیق و چندلایه خلق نماید که هم جنبه‌های فردی و هم جمعی این تجربه عظیم معنوی را منعکس کند.

نقش میزبانان عراقی در مسیر راهپیمایی اربعین چگونه به تقویت حس همدردی و وحدت در میان زائران کمک می‌کند؟

میزبانان عراقی در راهپیمایی اربعین نقش محوری و بی‌بدیلی در ایجاد فضای همدلی و وحدت ایفا می‌کنند. این نقش‌آفرینی در چند سطح قابل بررسی است:

در سطح اول، خدمات رسانی فیزیکی شامل ارائه غذاهای گرم، نوشیدنی‌ها، اسکان موقت و استراحتگاه‌ها، نیازهای اولیه زائران را برطرف می‌سازد.

در سطح دوم، خدمات بهداشتی و درمانی مانند درمانگاه‌های سیار، پایگاه‌های طب سنتی و حتی شست‌وشوی پاهای زائران خسته، نشان‌دهنده عمق ایثار و فداکاری میزبانان است.

در سطح سوم، خدمات عاطفی مانند استقبال گرم، در آغوش گرفتن زائران، بوسیدن دست‌های پیران و نوازش کودکان، فضایی سرشار از مهر و محبت ایجاد می‌کند.

در سطح چهارم، خدمات معنوی مانند برپایی موکب‌های ذکر و دعا، روضه‌خوانی‌های خودجوش و ایجاد فضای روحانی، بعد معنوی سفر را تقویت می‌کند.

جالب اینجاست که بسیاری از این میزبانان خود از اقشار ضعیف جامعه هستند که با وجود مشکلات اقتصادی، تمام هستی خود را به پای خدمت به زائران حسین(ع) می‌ریزند. این ایثارگری‌ها چنان عمیق است که بسیاری از زائران احساس می‌کنند در وطن خود هستند، نه یک کشور غریب. این حس تعلق و برادری، مهم‌ترین عامل در ایجاد وحدت بین زائران از ملیت‌های مختلف است.

آیین‌های فرعی مانند نوحه‌خوانی، سینه‌زنی و تعزیه د ر طول راهپیمایی اربعین چه تأثیری بر غنای دراماتیک این رویداد دارند؟

آیین‌های فرعی در راهپیمایی اربعین، لایه‌های اضافه‌ای از غنای دراماتیک به این رویداد عظیم می‌بخشند. نوحه‌خوانی‌های دسته‌جمعی که گاه به صورت خودجوش در نقاط مختلف مسیر شکل می‌گیرد، ریتم و ضرباهنگ خاصی به حرکت جمعی می‌بخشد.

این نوحه‌ها که با لهجه‌ها و زبان‌های مختلف خوانده می‌شوند، از یک سو تنوع فرهنگی و از سوی دیگر وحدت محتوایی را به نمایش می‌گذارند. سینه‌زنی‌ها که معمولاً در ایستگاه‌های خاصی انجام می‌شود، صحنه‌هایی پرشور و هیجان‌انگیز ایجاد می‌کند که از نظر بصری بسیار تأثیرگذارند. تعزیه‌های سیار که گاه در طول مسیر اجرا می‌شوند، بازآفرینی زنده و پویایی از واقعه عاشورا ارائه می‌دهند.

این آیین‌ها چند ویژگی دراماتیک مهم دارند: نخست، مشارکت جمعی گسترده که هر بیننده‌ای را به مشارکت دعوت می‌کند.

دوم، استفاده از نمادها و نشانه‌های قدرتمند بصری و صوتی که به راحتی انتقال معنا می‌کنند.

سوم، ایجاد فراز و فرودهای عاطفی در طول مسیر که از یکنواختی جلوگیری می‌کند.

چهارم، خلق لحظات ناب و بدیع که قابل تکرار نیستند و به هر اجرا ویژگی منحصر به فردی می‌بخشد.

پنجم، تلفیق هنرهای مختلف از موسیقی و شعر تا حرکات نمادین و نمایشی که یک اثر چندرسانه‌ای طبیعی خلق می‌کند. این آیین‌ها در مجموع، راهپیمایی اربعین را از یک حرکت ساده پیاده‌روی به یک رویداد هنری-معنوی تبدیل می‌کنند.

چگونه می‌توان رنج و سختی‌های مسیر پیاده‌روی اربعین را به نمادی از ایثار و مقاومت در روایت‌های هنری تبدیل کرد؟

رنج‌های مسیر اربعین - از خستگی و گرما تا تاول‌های پا و کمبود خواب - اگرچه به ظاهر جنبه‌های منفی تجربه هستند، اما در واقع مهم‌ترین عناصر شکل‌دهنده به گفتمان مقاومت و ایثار در این رویدادند.

برای تبدیل این رنج‌ها به نمادهای هنری، می‌توان از چند روش استفاده کرد:

نخست، نمایش تضاد بین ضعف جسمانی و قدرت روحی زائران که در صحنه‌هایی مانند ادامه مسیر با وجود خستگی مفرط تجلی می‌یابد.

دوم، تمرکز بر جزئیات فیزیکی مانند پاهای مجروح، صورت‌های آفتاب‌سوخته و لباس‌های غبارآلود که خود گویای داستان‌های عمیقی از پایداری هستند.

سوم، مقایسه بین رنج‌های اختیاری زائران امروز با رنج‌های تحمیلی یاران امام حسین(ع) که پیوندی نمادین بین گذشته و حال ایجاد می‌کند.

چهارم، نمایش سلسله مراتب رنج‌ها از فردی که برای اولین بار این مسیر را می‌پیماید تا سالمندی که برای بیستمین بار است این سفر را انجام می‌دهد.

پنجم، استفاده از قاب‌های هنری برای نمایش گذار از رنج به رضایت، مانند صحنه‌هایی که زائران پس از رسیدن به کربلا، تمام دردها را فراموش می‌کنند. این رنج‌های اختیاری در واقع تجسم عینی "هم‌رنجی" با امام حسین(ع) هستند و هرچه صعوبت مسیر بیشتر باشد، ارزش هنری و معنوی آن نیز افزایش می‌یابد. یک هنرمند خلاق می‌تواند از این رنج‌های مقدس، آثاری خلق کند که هم بازتاب‌دهنده مقاومت شیعی باشد و هم الهام‌بخش مخاطبان برای پایداری در برابر سختی‌های زندگی.

داستان‌های تاریخی مرتبط با واقعه کربلا چگونه در طول راهپیمایی اربعین بازتولید و بازتعریف می‌شوند؟

در طول راهپیمایی اربعین، واقعه کربلا به شیوه‌های مختلفی بازتولید و بازتعریف می‌شود که هر کدام از جنبه‌های دراماتیک قابل توجهی برخوردارند.

نخست، بازسازی فیزیکی مسیر از نجف تا کربلا که خود یادآور مسیر حرکت کاروان اسرای کربلاست. این مسیرپیمایی، نوعی "بازاجرا"ی نمادین آن واقعه تاریخی است.

دوم، روضه‌خوانی‌ها و مراسم ذکر مصیبت که در طول مسیر به صورت خودجوش برگزار می‌شود و داستان شهادت امام حسین(ع) و یارانش را زنده نگه می‌دارد.

سوم، نمایش‌های تعزیه و شبیه‌خوانی که گاه به صورت سیار اجرا می‌شوند و صحنه‌هایی از واقعه عاشورا را بازسازی می‌کنند.

چهارم، نام‌گذاری ایستگاه‌های مختلف مسیر به نام شخصیت‌های کربلا که نوعی "جغرافیای نمادین" خلق می‌کند.

پنجم، رفتارهای نمادین زائران مانند حمل کودکان بر دوش که یادآور حضرت رقیه(س) است یا پیاده‌روی زنان که اشاره به پیاده‌روی حضرت زینب(س) دارد.

این بازتولیدها چند ویژگی منحصر به فرد دارند: تلفیق گذشته و حال، مشارکت فعالانه مردم به جای تماشاگری منفعل، و ایجاد ارتباط عاطفی مستقیم بین زائر و واقعه تاریخی. این فرایند نه تنها یک رویداد تاریخی را زنده نگه می‌دارد، بلکه آن را با نیازها و شرایط امروزی بازتعریف می‌کند و به آن معانی جدیدی می‌بخشد.

حضور کودکان، سالخوردگان و افراد با نیازهای ویژه در راهپیمایی اربعین چه ابعاد دراماتیکی به این رویداد می‌بخشد؟

حضور این گروه‌های خاص، ابعاد دراماتیک منحصر به فردی به راهپیمایی اربعین می‌بخشد. کودکان با حضور خود چند پیام مهم دارند: نماد تداوم راه حسینی به نسل‌های آینده، نمایش معصومیت در برابر ظلم (مانند حضرت رقیه)، و ایجاد تضاد بین بازی گوشی کودکانه و جدیت مراسم عزاداری. صحنه کودکانی که با پای برهنه مسیر را می‌پیمایند یا پرچم‌های کوچک در دست دارند، از تأثیرگذارترین صحنه‌های این رویداد است.

سالخوردگان نیز با حضور خود بر استمرار سنت حسینی تأکید می‌کنند. تصویر پیرمردان و پیرزنان با چهره‌های چروکیده اما چشمانی پراشک که گاه با ویلچر و گاه با کمک دیگران مسیر را طی می‌کنند، نماد پایداری و وفاداری است. افراد با نیازهای ویژه (نابینایان، معلولان حرکتی، بیماران خاص) با حضور خود مفهوم «همراهی با حسین(ع) به هر قیمتی» را تجسم می‌بخشند.

صحنه‌هایی مانند حرکت فردی روی ویلچر دست‌ساز در بیابان، یا نابینایی که با کمک دیگران مسیر را می‌پیماید، از لحاظ دراماتیک بسیار قدرتمندند. این گروه‌های خاص سه کارکرد دراماتیک مهم دارند: نخست، ایجاد شناسه‌های انسانی ملموس در میان انبوه جمعیت.

دوم، تقابل بین ضعف جسمانی و قدرت اراده که بسیار تأثیرگذار است.

سوم، نمایش جهان‌شمولی پیام امام حسین(ع) که محدود به سن، جنس یا توانایی جسمی خاصی نیست. پرداخت هنری به این شخصیت‌ها می‌تواند روایت‌های عمیق و انسانی از این رویداد عظیم ارائه دهد.

چگونه تعاملات انسانی میان زائران از کشورهای مختلف می‌تواند به عنوان سوژه‌ای برای خلق آثار نمایشی مورد استفاده قرار گیرد؟

تعاملات انسانی در راهپیمایی اربعین گنجینه‌ای از سوژه‌های نمایشی است. این تعاملات چند شکل اصلی دارد:

نخست، ارتباطات غیرکلامی که از طریق لبخند، نگاه و حرکات دست صورت می‌گیرد، به ویژه زمانی که زائران زبان یکدیگر را نمی‌فهمند.

دوم، کمک‌رسانی‌های خودجوش مانند حمل وسایل یکدیگر، پوشاندن کولرهای آب یا تقسیم غذا که صحنه‌های زیبایی از همبستگی ایجاد می‌کند.

سوم، گفت‌وگوهای کوتاه اما عمیق در طول مسیر که گاه به دوستی‌های ماندگار منجر می‌شود. چهارم، یادگیری عبارات مذهبی به زبان‌های مختلف که نوعی وحدت زبانی ایجاد می‌کند.

پنجم، تبادل فرهنگی از طریق پوشش، غذاها و سنت‌های مختلف که در طول مسیر به اشتراک گذاشته می‌شود.

این تعاملات از چند نظر برای خلق آثار نمایشی مناسبند:

نخست، ایجاد موقعیت‌های ناب و غیرقابل پیش‌بینی که در استودیو قابل بازسازی نیستند.

دوم، نمایش برخورد فرهنگ‌ها بدون پیش‌داوری‌های معمول.

سوم، خلق شخصیت‌های متنوع با پیشینه‌های کاملاً متفاوت که حول یک محور مشترک گرد هم آمده‌اند.

چهارم، امکان پرداخت به موضوعات جهانی مانند مهربانی، گذشت و همدلی در قالبی ملموس. یک فیلم‌ساز می‌تواند با دنبال کردن یک گروه چندملیتی در طول مسیر، هم جنبه‌های فردی و هم جمعی این تجربه منحصر به فرد را به تصویر بکشد.

نقش نمادهای مشترک مانند پرچم‌های سیاه، علم‌های عزاداری و زنجیرزنی در ایجاد یکپارچگی بصری و عاطفی در راهپیمایی اربعین چیست؟

نمادهای مشترک در راهپیمایی اربعین نقش حیاتی در ایجاد هویت جمعی و وحدت بصری-عاطفی ایفا می‌کنند.

پرچم‌های سیاه که در سراسر مسیر به چشم می‌خورند، چندین عملکرد مهم دارند:

نخست، ایجاد ریتم بصری یکپارچه در طول مسیر.

دوم، نماد اندوه جمعی بر شهادت امام حسین(ع).

سوم، نشانه‌ای برای راهنمایی زائران در مسیر. علم‌های عزاداری نیز با رنگ‌های سبز (نماد امامت)، سرخ (نماد شهادت) و سیاه (نماد عزاداری) علاوه بر کارکرد مذهبی، نقش مهمی در زیبایی‌شناسی بصری مسیر دارند. زنجیرزنی به عنوان یک آیین مشترک، هم ایجاد وحدت ریتمیک می‌کند و هم از طریق مشارکت بدنی جمعی، حس تعلق خاطر را تقویت می‌نماید.

این نمادها چند ویژگی دراماتیک مهم دارند: نخست، قابلیت شناسایی سریع حتی از دور که به رویداد هویت بصری مشخصی می‌بخشد. دوم، انعطاف‌پذیری در تفسیر که به هر فرهنگ اجازه می‌دهد با حفظ اصول، variants خاص خود را داشته باشد. سوم، ایجاد فراز و نشیب‌های عاطفی در طول مسیر. چهارم، تبدیل افراد به بخشی از یک "توده نمادین" بزرگ که خود بخشی از زیبایی‌شناسی این رویداد است. پنجم، ایجاد پیوند ناگسستنی بین حال و گذشته تاریخی. این نمادگرایی جمعی نه تنها به رویداد وحدت می‌بخشد، بلکه آن را به یک "نمایش زنده عظیم" تبدیل می‌کند که هر بیننده‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

راهپیمایی اربعین چگونه می‌تواند به عنوان الگویی برای نمایش وحدت اسلامی در مقابل تفرقه‌افکنی‌های جهانی مورد توجه قرار گیرد؟

راهپیمایی اربعین به دلایل متعددی می‌تواند به عنوان الگوی عملی وحدت اسلامی مطرح شود.

نخست، این رویداد بزرگ‌ترین گردهمایی مسالمت‌آمیز سالانه در جهان است که بدون هیچ درگیری قابل توجهی برگزار می‌شود، در حالی که شرکت‌کنندگان آن از کشورهایی با روابط سیاسی متشنج می‌آیند.

دوم، در این رویداد شاهد همکاری گروه‌های مختلف شیعه (از اخباری‌گرا تا اصول‌گرا، از سنتی تا مدرن) هستیم که در دیگر مواقع ممکن است اختلاف‌نظرهایی داشته باشند.

سوم، حضور قابل توجه اهل سنت و حتی غیرمسلمانان در این مراسم، نشان‌دهنده ظرفیت فراگیر این حرکت است.

چهارم، سازماندهی خودجوش و غیرمتمرکز این رویداد که بدون دخالت هیچ دولت یا نهاد بین‌المللی صورت می‌گیرد، نمونه‌ای از مدیریت مردمی است.

پنجم، تمرکز بر ارزش‌های مشترک اسلامی مانند عدالت‌خواهی، مبارزه با ظلم و کمک به همنوع که می‌تواند مورد قبول همه مسلمانان باشد.

برای بهره‌برداری از این الگو، می‌توان: نخست، مستندهای دقیقی از همکاری‌های بین‌مذهبی در طول مسیر تهیه کرد. دوم، شبکه‌های ارتباطی بین زائران کشورهای مختلف را تقویت نمود. سوم، ابعاد انسانی و فرامذهبی این رویداد را برجسته کرد. چهارم، از ظرفیت‌های هنری برای نمایش این وحدت عملی استفاده نمود. پنجم، گفتمان اربعین را از یک مراسم شیعی صرف به یک حرکت عدالت‌خواهانه جهانی ارتقا داد. این رویداد ثابت می‌کند که وحدت اسلامی نه یک شعار که یک واقعیت عملی است اگر حول محورهای صحیح شکل گیرد.

انتهای پیام

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha